یادداشت حسنا محمدزاده درباره «جان و آنِ شعر» تلاشی است برای بازتعریف معیارهای زبان در مواجهه با نوگرایی در شعر. این بازنویسی با حفظ راستای متن اصلی، تمرکز را بر چالشهای زبانی و تاریخی نوگرایی در شعر معاصر نگه میدارد و پیشنهادهایی برای تعادل میان نوآوری و پیوند با سنت ارائه میدهد.
نوگرایی در شعر؛ آزادی فرم یا رهایی بیقاعده
نوگرایی در شعر امروز عمدتاً با آزادسازی قیدهای وزن و قافیه و تجربهگرایی زبانی همراه بوده است. این آزادی امکان نوآوریهای بدیع را فراهم کرده اما همزمان موجی از آثار گذرا و یکبارمصرف بهوجود آورده است. اگر نوگرایی در شعر صرفاً حذف قیدها و خلق تصاویر تصادفی باشد، بیتردید راه به پوچی میبرد؛ اما اگر ابزارهای نو را در خدمت اندیشه، خیال و ساختارِ درونی شعر قرار دهد، میتواند جهان تازهای در زبان پدید آورد.

دوره بازگشت ادبی؛ چرا بازگشت رخ میدهد
تجربهگراییهای افراطی و جستجوی مضامین نو گاه شاعران را به بازگشت تأمّلی به سنتها سوق داده است. این «دوره بازگشت ادبی» واکنشی است به خستگی نظریهپردازی صرف و شکست وعدههای تحول بیپشتوانه. بازگشت نمیتواند خودبهخود راهگشا باشد؛ زیرا بازگشت صرف به قالبها و عبارات کهن، بدون بازخوانی انتقادی و تلفیق با نیازهای زبان معاصر، تنها تقلید تولید میکند، نه آفرینش.
معیارهای زبان در نوگرایی در شعر
نوگرایی در شعر زمانی مؤثر است که زبانِ شعری معیارهایی معین را پاس دارد؛ معیارهایی که از کلیگویی و بازی موضعی فراتر میروند:
- معیار اول: پیوندِ نوآوری با معنا و خیال؛ زبان نو باید حامل لایهای معنایی باشد که مخاطب را همراه کند.
 - معیار دوم: تسلط بر تاریخ شعر و شناخت امکانات سنت؛ نوگرایی در شعر مؤثر است اگر شاعر همزمان با آگاهی از ساختارهای کهن، توان بهرهگیری انتقادی از آنها را داشته باشد.
 
این دو معیار کمک میکند نوگرایی در شعر از مرحله آزمایش زبانی عبور کند و به اثر پایدار تبدیل شود.
راه میانه؛ تلفیق نو و کهن
مسیر مفید برای شعر امروز تلفیقی است: شاعرانی که هم از سنت آگاهاند و هم مهارت در ابزارهای نو دارند، شانس بیشتری برای خلق آثاری دارند که هم نوآورانه و هم ماندگار باشند. این تلفیق مستلزم کار پژوهشی، تجربهگرایی با قیدِ نسبت معنا و تمرینِ مداوم روی فرم و موسیقی درونیِ شعر است.
جمعبندی
نوگرایی در شعر تهدید یا رحمتِ صرف نیست؛ مسئله کیفیتِ بهکارگیریِ ابزارهای نو است. اگر نوگرایی در شعر با معیارهای معنا، خیال و آگاهی تاریخی همراه شود، میتواند زبان شعری را بهسطحی برساند که هم با گذشته پیوند داشته باشد و هم جهان تازهای بیافریند. حفظ اعتدال میان نوآوری و پیوند با پیشینیان راهکار پایداری است که شعر امروز را از دو لبه افراط و بازگشت نامثمر محافظت میکند.

من فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی هستم و از همان دوران دانشجویی به نقد ادبی و دنیای کتاب علاقهمند بودم. فعالیت حرفهای خودم را از سال ۱۳۹۴ با نوشتن یادداشتها و نقد کتاب در یک وبلاگ شخصی آغاز کردم. پس از کسب تجربه، به عنوان نویسنده و ویراستار با چندین نشریه فرهنگی و ادبی همکاری کردم و اکنون به عنوان دبیر سرویس ادبیات و هنر در یک مجله معتبر فرهنگ و ادب فعالیت میکنم. تلاش من این است که پلی باشم بین نویسندگان و خوانندگان و آثار ارزشمند را به جامعه معرفی کنم.
























Leave a Reply