مجله خبری فرهنگ و کتاب ( بوکی )

روزنگار فرهنگ و کتاب

اوورتور رستمزاد در تالار وحدت؛ وقتی موسیقی و شاهنامه به گفتگو می‌نشینند

ارکستر موسیقی ملی ایران شاهنامه فردوسی را روایت کرد

ارکستر موسیقی ملی ایران، به رهبری مهمان امیر پورخلجی و با روایت باران نیکراه، اوورتور «رستمزاد» را بر پایه‌ی بخش‌هایی از شاهنامه فردوسی در دو شب اجرا کرد؛ رویدادی که موسیقی هم‌زمان روایت را بر پرده‌ی شنیداری ساخت و نشان داد چگونه سنت موسیقایی و حماسه‌خوانی می‌توانند تجربه‌ای تازه و پیونددهنده میان موسیقی کلاسیک ارکسترال و ادبیات حماسی خلق کنند.

ساختار اجرایی و ترکیب روایت و موسیقی

اوورتور رستمزاد در ۱۷ پرده تنظیم شده بود که هریک بخش‌هایی از داستان زال، رودابه و تولد رستم را بازمی‌خواند؛ از «آغاز داستان» تا «پیوند زال و رودابه» و «رستمزاد». اجرا با پرولوگی کوتاه آغاز و سپس روایتِ زبانیِ باران نیکراه همراهی‌کننده موسیقی شد، گاهی روایت در بطنِ ارکستر جاری شد و گاهی به‌صورت مستقل فضا را هداییت کرد. این تقاطع صدا و ساز فضاهایی چندلایه ساخت که برای مخاطبی آشنا به شاهنامه یا شنونده‌ای که برای نخستین‌بار با این متن روبه‌رو می‌شد، تجربه‌ای متفاوت پدید آورد.

ارکستر موسیقی ملی ایران شاهنامه فردوسی را روایت کرد
ارکستر موسیقی ملی ایران شاهنامه فردوسی را روایت کرد

ویژگی‌های اجرایی برجسته

  • قرار گرفتن سکشن سازهای بادی در بالکن‌های تالار و رهبری بخش‌هایی از ارکستر از سوی رهبر به سمت بالکن، حس فضاسازی سه‌بعدی و توزیع صدایی را تقویت کرد؛
  • استفاده از موتیف‌های ملهم از موسیقی ایرانی در پیوند با ارکستراسیون غربی به اوورتور رنگی ملی-جهانی بخشید که هم برای شنونده داخلی آشنا و هم برای مخاطب فراتر از مرزها جذاب بود.

گفتگو میان موسیقی و متن حماسی

این اجرا بیش از آنکه بازخوانی صرفِ یک متن حماسی باشد، تلاشی برای ترجمه‌ی شاعرانه‌ی متن ادبی به زبانِ موسیقی ارکستری بود. هر پرده موسیقایی مانند یک نما در فیلم عمل می‌کرد: موزیک حالتِ احساسی صحنه را می‌ساخت و روایتِ کلامی خطوط کلیِ حادثه را به مخاطب می‌رساند. نتیجه، شکل‌گیری تجربه‌ای سینمایی-شاعرانِه بود که امکان پرداختن دوباره به شاهنامه را در فرم کنسرت فراهم آورد.

پیامدهای هنری و اجتماعی اجرا

اجرای چنین اثری در تالار وحدت و با حضور مدیران و چهره‌های فرهنگی نشان داد که پیوند میان موسیقی نهادینه و متون کلاسیک امکان گفت‌وگوی تازه‌ای میان نسل‌ها ایجاد می‌کند؛ شنوندگان جوان با روایت‌های کهن مواجه می‌شوند و مخاطبان قدیمی شاهنامه می‌توانند یکی از بُعدهای کمتر شنیده‌شده‌ی این متن را تجربه کنند. افزون بر این، تولید چنین اوورتورهایی به تقویت ظرفیت‌های میان‌رشته‌ای در موسیقی ملی کمک می‌کند و زمینه‌ساز پروژه‌های پژوهشی و آموزشی درباره‌ترجمه‌ی ادبی به موسیقی خواهد شد.

پیشنهاد برای ادامه راه

برای افزایش تأثیرگذاری آثاری از این دست مطلوب است:

  1. ضبط و انتشار حرفه‌ای اجراها به‌همراه توضیحات پژوهشی درباره منابع ادبی و رویکرد موسیقایی؛
  2. انجام نشست‌های گفت‌وگو با حضور آهنگساز، راوی و پژوهشگران ادبی برای تبیین انتخاب‌ها و روش کار تا مخاطب با زمینه‌های نظری و اجرایی اثر آشنا شود.

جمع‌بندی

اوورتور «رستمزاد» نمونه‌ای موفق از پیوند ادبیات کلاسیک و ارکستراسیون مدرن بود؛ اجرایی که هم میراث ادبی‌مان را زنده کرد و هم نشان داد موسیقی ملی می‌تواند در قالب کنسرت، روایت‌های تاریخی و حماسی را به زبانِ امروز بازگو کند. این تجربه راه را برای تولید آثار جدی‌تر در مرزهای موسیقی و ادبیات هموار می‌کند و ظرفیت‌های تازه‌ای برای معرفی فرهنگ ایرانی به مخاطبان گسترده‌تر می‌گشاید.

مجله خبری فرهنگ و کتاب (بوکی)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *