اخیراً اتهام خرید بلیتهای خالی میان دو تهیهکننده برجسته سینما به جنجال رسانهای تبدیل شده و بحث قدیمی شفافیت آمار فروش و نظارت بر اکران دوباره اوج گرفته است. این مواجهه نشان میدهد مشکل ریشهای است و فراتر از اختلاف شخصی میان افراد عمل میکند.
زمینه و تکرار یک مشکل تاریخی
مسئله خرید بلیت بدون تماشاگر و آمارسازی در سینمای ایران سابقه دارد و در دوران جشنوارهها و اکران عمومی بارها شنیده شده است. هر بار که یکی از بازیگران این عرصه صراحتاً نامی را مطرح میکند، موضوع از شایعه به جنجال علنی تبدیل میشود و سپس به دلیل نبود شفافیت نهادی به فراموشی سپرده میشود.

منطق اقتصادی آمارسازی
سالنها بر اساس آمار فروش تصمیم میگیرند چه فیلمی بماند یا کنار رود؛ بالارفتن فروش معادل ماندگاری، اصلاح جدول سانسها و تبلیغات بیشتر است. خرید بلیت خالی برای بعضی تهیهکنندگان هزینهای قابل قبول و نوعی سرمایهگذاری بازاریابی تلقی میشود که ارقام ظاهری را بزرگ جلوه میدهد و اعتماد مخاطب را جلب میکند، درست مثل خرید فالوور ساختگی در فضای مجازی.
پیامدهای فرهنگی و صنفی
این رفتار تنها یک ناهنجاری اقتصادی نیست و پیامدهای گستردهتری دارد. نخست بیاعتمادی عمومی نسبت به آمار و نظام عرضه فیلم است. دوم عدالت فرهنگی لطمه میخورد و آثار مستقل بار واقعی رقابت را به دوش میکشند. سوم ابزارهای تحلیل رسانهای و منتقدان تضعیف میشود چون شاخصهای مورد استناد قابل اتکا نیستند.
راهحلهای ضروری
- شفافسازی دادهها: انتشار آمار فروش تفکیکشده بر مبنای سالن و سانس و گزارش میزان حضور واقعی تماشاگران.
- قواعد و نظارت صنفی: تعیین تکلیف آییننامهای از سوی نهادهای مرتبط و اعمال جریمه یا محرومیت در صورت اثبات تخلف.
جمع بندی
کشمکش اخیر میان تهیهکنندگان آینهای از بحران شفافیت در سینمای ایران است. تا زمانی که آمارها قابل راستیآزمایی نباشند و نظارتهای مستقل برقرار نشود، امکان سوءاستفاده و تضعیف اعتبار صنعت سینما ادامه خواهد داشت. شفافیت و قواعد روشن تنها مسیر بازگرداندن اعتماد مخاطب و حفظ رقابت سالم هنری است.


























Leave a Reply