«ژنرال ماه» نوشته لعیا اعتمادی با نشر کتاب جمکران منتشر شد؛ رمانی کوتاه که از زاویه دید یک دختر نوجوان، پیچیدگیهای زندگی کنار رزمندگان مجروح و تبعات ناگفتۀ جنگ بر خانوادهها را بازمیخواند. اثر تلاش میکند از پشتِ اسمها و القاب رسمی فراتر رود و نشان دهد چگونه خاطرههای جنگ همچنان بر روزمرگی نسلهای بعد سایه میافکند.
خلاصه داستان (با چشماندازی تازه)
سمانه دختری نوجوان است که پدرش هر هفته در جمع دوستانش «روزهای رزم» را مرور میکند؛ مردی که حالا روی ویلچر نشسته و برای اطرافیان «ژنرال» است، اما برای سمانه بیشتر تصویرِ غریب و غایبی است که هیچگاه او را بهطور واقعی نشناخته. تمایز میان گفتار عمومی درباره جنگ و تجربه خصوصیِ یک خانه، نقطۀ مرکزی روایت است: دخترک میان خندههای دوستانش که دربارهی پدرش لطیفه میسازند و خاطرهسراییهای پدر که برایش گنگ و سنگین است، راهی برای شناخت یا طرد گذشته جستوجو میکند.

چرا این کتاب مهم است
کتاب نه صرفاً روایتی از جنگ، که نمایی از تأثیر مداوم آن بر پیرنگ خانوادهها ارائه میدهد. ویژگیهای قابلتأمل اثر:
- تمرکز بر رابطه پدر–دختر بهعنوان میکروکازمِ تبعات جنگ؛
- پرهیز از ستایشزدگی و نمایش واقعگرایانه زخمهای پنهان که گاه نسخهای برایشان یافت نمیشود.
این رویکرد باعث میشود «ژنرال ماه» برای خوانندگانی که از هر دو سو—کسانی که جنگ را تجربه کردهاند و کسانی که آن را تنها در تاریخ خواندهاند—پرسشهایی تازه درباره ماهیت حافظه، مسئولیت و بخشش مطرح کند.
ساختار و زبان کتاب
متن در ۱۴۸ صفحه نوشته شده و زبان آن نزدیک به گفتار روزمره نوجوانان است؛ زبانی که هم امکان همدلی خواننده جوان را فراهم میآورد و هم تلخی و خستگی شخصیتهای بزرگتر را منتقل میکند. صحنههای ساده و ملموس—مثل چرخهای ویلچر روی فرش کهنه—به نمادهایی تبدیل میشوند که بار عاطفی روایت را تحمل میکنند.
برای چه خوانندههایی مناسب است
این کتاب مناسبِ:
- جوانان و والدینی که میخواهند تصویر انسانیتر و خصوصیتری از تبعات جنگ ببینند؛
- آموزگاران و مربیان فرهنگی که دنبال متنی کوتاه برای بحث در کلاس یا باشگاه کتابخوانی درباره حافظه تاریخی و خانوادهاند.
جمعبندی
«ژنرال ماه» کتابی است که میکوشد به جای شعار و قهرمانپروری، به انسانیترین لایههای تجربه جنگ بپردازد: آنجا که درد، غرور، خستگی و عشق کنار هم زندگی میکنند و گاه راهی برای التیام نیست مگر گفتنِ دوباره و شنیدنِ دقیق. این اثر یادآور است که زخمهایی که جنگ بر تن جامعه مینهد، گاهی تنها با شنیدهشدن و دیدهشدن به آرامش نزدیک میشوند—نه با فراموشیِ سریعِ تاریخ.

























Leave a Reply