مجله خبری فرهنگ و کتاب ( بوکی )

روزنگار فرهنگ و کتاب

چالش‌های کتاب کودک و نوجوان؛ آیا روان‌شناسان در نشر نادیده گرفته می‌شوند؟

5686802

در بازار پررونق کتاب کودک و نوجوان ایران، پرسشی جدی در مورد کیفیت محتوایی و مطابقت آن با نیازهای روان‌شناختی نسل جدید مطرح شده است. دکتر محبوبه اسپیدکار، روان‌شناس و نویسنده برجسته این حوزه، با ابراز نگرانی شدید، ادعا می‌کند که ناشران کمتر از گذشته به مشاوره تخصصی روان‌شناسان در بررسی و انتشار این آثار توجه می‌کنند و این بی‌توجهی، می‌تواند به بروز چالش‌های عمیق‌تر در آینده ادبیات کودکان منجر شود.

نگرانی‌های کارشناس روانشناسی از وضعیت کتاب کودک و نوجوان

دکتر محبوبه اسپیدکار در گفت‌وگو با خبرنگار ما، تصریح کرد که تاکنون هیچ ناشری برای بررسی روان‌شناختی کتاب کودک و نوجوان، به ویژه در حوزه‌های شعر و قصه و تصویرسازی، با او مشورتی نداشته است. او با اشاره به مواردی که شخصاً درباره محتوای برخی کتب هشدار داده بود، تأکید کرد که این آثار همچنان بدون هیچ‌گونه اصلاحی به چاپ‌های بعدی می‌رسند و چرخه توزیع خود را ادامه می‌دهند. این وضعیت، نگرانی‌ها را در مورد نادیده‌گرفته شدن ابعاد حیاتی رشد روانی کودکان و نوجوانان در فرآیند نشر افزایش می‌دهد.

<image>

راز فروش کتب کودک و نوجوان؛ محتوا یا نیاز والدین؟

یکی از پارادوکس‌های قابل تأمل در بازار کتاب کودک و نوجوان، فروش بالای برخی آثار است که لزوماً از نظر روان‌شناختی غنی نیستند. اسپیدکار بر این باور است که بسیاری از این پرفروشی‌ها ریشه در نیاز والدین برای حل مسائل فرزندانشان دارد. زمانی که یک والد برچسب‌هایی نظیر «من نمی‌ترسم» را روی جلد یک کتاب می‌بیند، آن را راهکاری برای غلبه بر ترس کودک خود تلقی کرده و اقدام به خرید می‌کند. این رویکرد، ناشران را به اشتباه می‌اندازد که پرفروش بودن به معنای کیفیت محتوایی یا تأیید روان‌شناختی است، در حالی که صرفاً پاسخ به یک تقاضای رایج و غالباً سطحی است. این شیوه ممکن است به جای کمک به رشد سالم روانی، کودکان را با محتوایی نامتناسب یا راهکارهایی ناکارآمد مواجه سازد.

جهان‌بینی متفاوت: شکاف میان نویسندگان و مخاطبان کتاب کودک و نوجوان

ریشه اصلی عدم ارتباط مؤثر بسیاری از کتاب‌های کودک و نوجوان داخلی با مخاطبانشان، به تفاوت فاحش جهان‌بینی نویسندگان و شاعران با دنیای امروز کودکان و نوجوانان بازمی‌گردد. دکتر اسپیدکار معتقد است آنچه برای اهالی ادبیات «خیال‌انگیز» تلقی می‌شود، در عصر حاضر و با توجه به وسعت تخیل در رسانه‌هایی چون انیمه‌ها و بازی‌های ویدئویی، برای کودکان جذابیتی ندارد. شخصیت‌ها، قصه‌ها و حتی دایره واژگان مورد استفاده در این آثار، غالباً با واقعیت‌ها و تجربیات زیسته نسل جدید همخوانی ندارد.

این شکاف در چند بعد قابل مشاهده است:

تغییرات سریع فرهنگی و رسانه‌ای: کودکان امروز در معرض محتواهای بصری و داستانی بسیار پیچیده‌تر و پرتحرکی قرار دارند که سطح توقعات آن‌ها را از داستان‌سرایی بالا برده است.

دایره واژگان و تجربیات زیسته: تفاوت در زبان محاوره و مسائل واقعی که کودکان در مدرسه و جامعه با آن درگیرند، باعث می‌شود رمان‌ها و شعرهای داخلی نتوانند حس همذات‌پنداری لازم را ایجاد کنند.

همین عدم همخوانی است که منجر به اقبال بالای رمان‌های خارجی، نظیر مجموعه «خانه درختی»، در میان نوجوانان ایرانی می‌شود؛ آثاری که با وجود تفاوت‌های فرهنگی، به دلیل زبان مشترک و قابلیت بالای شخصیت‌پردازی، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده‌اند.

فراتر از آموزش؛ رسالت واقعی ادبیات کودک و نوجوان چیست؟

یکی دیگر از چالش‌های مهم در تولید کتاب کودک و نوجوان، دیدگاه برخی نویسندگان است که هدف اصلی ادبیات را صرفاً «تربیت» و آموزش مستقیم می‌دانند. در حالی که به گفته این روان‌شناس، بخش عمده‌ای از کارکرد ادبیات، از منظر روان‌شناسی، بسترسازی برای رشد خلاقیت و تقویت مهارت حل مسئله است. اگر نویسنده‌ای نتواند مسائل واقعی کودک را به درستی تشخیص دهد، هرگونه تلاشی برای ارائه راه‌حل یا آموزش، ناکارآمد خواهد بود. رسالت اصلی ادبیات، ایجاد فضایی امن و جذاب برای اکتشاف درونی و بیرونی کودک است، نه تحمیل دیدگاه یا پاسخی از پیش تعیین‌شده. این رویکرد به کودکان کمک می‌کند تا با شخصیت‌هایی که اشتباه می‌کنند و در دوراهی‌های اخلاقی قرار می‌گیرند، همراه شوند و مسیرهای درست را خودشان بیابند.

پیشنهادها برای آینده کتاب کودک و نوجوان: تعادل و همگامی

برای خروج از وضعیت کنونی و غنا بخشیدن به محتوای کتاب کودک و نوجوان، دکتر اسپیدکار بر لزوم ایجاد تعادل میان آنچه کودکان و نوجوانان هستند و آنچه بزرگسالان به عنوان اولیای تربیتی از آن‌ها انتظار دارند، تأکید می‌کند. او هشدار می‌دهد که نویسندگان و حتی روان‌شناسان، نباید نقش «دانای کل» را ایفا کنند، چرا که این رویکرد منجر به از دست دادن مخاطب خواهد شد. در عوض، رمان‌ها و داستان‌های موفق، اغلب شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که اشتباه می‌کنند و این فرصت را به مخاطب می‌دهند تا خود را در موقعیت‌های مشابه ببیند و راه‌حل‌های اخلاقی را کشف کند. این رویکرد نه تنها به پویایی ادبیات کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای تولید آثاری فراهم می‌آورد که حقیقتاً در مسیر رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی کودکان و نوجوانان گام برمی‌دارند و می‌توانند پلی مستحکم میان دنیای درونی آن‌ها و واقعیت‌های بیرونی ایجاد کنند.

مجله خبری فرهنگ و کتاب ( بوکی )


مطالب مرتبط

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *