کتاب «قندیل» نوشته کیانوش گلزار راغب که خاطرات زنی با نام مستعار «بهار» از سالها تجربه و عضویت در سازمان پژاک را بازتاب میدهد، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. این اثر که بر پایه بیش از ده ساعت گفتوگو و ماهها تحقیق شکل گرفته، کوشیده است چهرهای ملموس و تجربهمحور از یک جریان مسلح تجزیهطلب ارائه دهد تا مخاطبان، بهویژه جوانان، آگاهی بیشتری نسبت به سازوکارها و وعدههای اغواکننده چنین گروههایی پیدا کنند.
ساختار کتاب و زاویه روایت
کتاب در هشت فصل و ۱۸۴ صفحه تنظیم شده و همچون گزارشی ترکیبی از مصاحبه و بازخوانی تاریخی عمل میکند. گلزار راغب با انتخاب زبان روایت نزدیک به گفتوگو، اجازه داده تا خاطرهگوی اثر — «بهار» — جزئیات جذب، دوران عضویت، مناسبات درونی و انگیزههای اولیه و نهایی خود را مرور کند. این سبک نگارش تلاش کرده فاصلهگیری مخاطب از موضوع را کاهش دهد و تجربه زیسته را بهعنوان منبع اصلی تحلیل قرار دهد.

چه چیزی در متن میخوانیم
روایت «قندیل» پیش از هر چیز تصویرسازی از شیوههای جذب و القای ایدئولوژی را بازگو میکند: وعدههایی درباره برابری جنسیتی، آزادیهای جمعی و حضور پررنگ زنان در ساختار فرماندهی که در عمل با تجربهٔ فردی «بهار» تفاوتهایی آشکار دارد. فصلهایی از کتاب به توصیف روزمرگیهای اعضا، آموزشهای ایدئولوژیک، زندگی در اردوگاه و لحظات خوشنما و نیز برخوردهای خشونتآمیز اختصاص دارد؛ تصویری که نشان میدهد چگونه «تصویرسازیِ بهشتگون» میتواند به انگیزش پیوستن افراد بیتجربه بینجامد.
کارکرد اجتماعی و پیام مؤلف
کیانوش گلزار راغب در مقدمه و در خلال روایت میکوشد دو هدف را پی بگیرد: نخست آگاهسازی عمومی درباره ماهیت عملکرد گروهکها و دوم فراهم آوردن منبعی برای کسانی که ممکن است در معرض جذب قرار گیرند. او با تکیه بر سخنان «بهار» نشان میدهد که چگونه وعدههای تئوریک و تصویرسازی رسانهایِ درونی گروه، با واقعیتهای میدانی تفاوت فاحشی دارد و این شکاف میتواند زمینهساز پشیمانی و خروج شود.
نکات پژوهشی و مبانی انتقادی
نوشتهٔ گلزار راغب بیش از آنکه صرفاً خاطرهنگاری باشد، تلاش پژوهشی نیز هست: جمعآوری شواهد، تطبیق گفتهها با ساختارهای شناختهشدهٔ گروههای مسلح و اشاره به پیشینه تاریخی جریانهای مشابه در منطقه. این رویکرد به خواننده امکان میدهد روایت شخصی را در بستر تاریخی و سیاسی بزرگتری قرار دهد و قضاوت را به آگاهسازی و تحلیل نزدیک کند.
خوانندهٔ هدف و ضرورت مطالعه
«قندیل» پیش از همه برای مخاطبان جوان، دانشجویان علوم سیاسی و اجتماعی و کسانی که در سطوح آموزشی و مشاورهای با آسیبهای جذب گروههای افراطی مواجهاند، مفید است. خواندن این کتاب میتواند به ارتقای فهم عمومی از شیوههای عملیات روانی، وعدهسازی و ساختارهای درونی گروهکها کمک کند و در نهایت ابزارهایی برای پیشگیری و مواجهه مؤثرتر فراهم آورد.
جمعبندی
کتاب «قندیل» نمونهای از ادبیات مستند-خاطرهای است که با هدفِ روشنسازیِ مخاطب نسبت به سازوکارهای گروههای تجزیهطلب نوشته شده است. روایت مستقیم یک جداشده و نگرش پژوهشی نویسنده، اثر را فراتر از یک داستان شخصی برده و آن را به منبعی کاربردی برای شناخت بهتر مخاطرات و دامهای ایدئولوژیک تبدیل کرده است. انتشار این کتاب در فضای کنونی فرهنگی کشور میتواند به گسترش گفتوگوی انتقادی پیرامون رادیکالیسم و راههای پیشگیری از جذب افراد به گروههای مسلح کمک کند.

من فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی هستم و از همان دوران دانشجویی به نقد ادبی و دنیای کتاب علاقهمند بودم. فعالیت حرفهای خودم را از سال ۱۳۹۴ با نوشتن یادداشتها و نقد کتاب در یک وبلاگ شخصی آغاز کردم. پس از کسب تجربه، به عنوان نویسنده و ویراستار با چندین نشریه فرهنگی و ادبی همکاری کردم و اکنون به عنوان دبیر سرویس ادبیات و هنر در یک مجله معتبر فرهنگ و ادب فعالیت میکنم. تلاش من این است که پلی باشم بین نویسندگان و خوانندگان و آثار ارزشمند را به جامعه معرفی کنم.

























Leave a Reply