شواهد تاریخی تازه نشان میدهد که تمدن ایران و چین، فراتر از روابط تجاری، در حوزه فرهنگ و هنر نیز تعاملات عمیق و ماندگاری داشتهاند؛ بهطوری که حتی در زمان فروپاشی امپراتوری ساسانی، میراث فرهنگی ایرانیان به چین منتقل شد و در آنجا شکوفا گردید.
براساس گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، در منابع ادبی و تاریخی فارسی همچون شاهنامه، چین باستان با نامهایی مانند «چین»، «ختا»، «ختن» و گاهی «شیلا» یا «سیلا» توصیف شده است. این واژگان نهتنها به کشور چین، بلکه به اقوام و سرزمینهای مرتبط با شرق دور اشاره داشتهاند. رود جیحون در این منابع «رود چین» و دیوار بزرگ چین نیز با عنوان «سد ختای» معرفی شده است.
هرچند تحقیقات اندکی تاکنون به بررسی جزئیات تعاملات فرهنگی ایران و چین پرداختهاند، اما پژوهشهای جدید نشان میدهد که این روابط از دوران اشکانی و ساسانی آغاز شده و نهفقط بر تجارت، بلکه بر تبادل فرهنگی نیز تأثیرگذار بودهاند.
داریوش اکبرزاده، پژوهشگر ارشد و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با اشاره به پیشینه تاریخی ارتباطات ایران و چین اظهار کرد: نام چین در متون فارسی به عنوان نماد شرق دور، جایگاهی تثبیتشده داشته و نخستین ارتباطات میان این دو تمدن در دوره اشکانیان شکل گرفته است. مسیر راه ابریشم و راه ادویه نقش کلیدی در توسعه روابط تجاری و فرهنگی بین دو ملت ایفا کردهاند.
او خاطرنشان کرد: پس از سقوط امپراتوری ساسانی، خانواده سلطنتی یزدگرد سوم به همراه جمعی از هنرمندان، موسیقیدانان و فرماندهان نظامی به چین مهاجرت کردند. این واقعه تاریخی نشاندهنده نفوذ فرهنگی ایران در دربار سلسله تانگ است؛ جایی که امپراتور گائوزنگ با استقبال گرم از فرزندان یزدگرد، از جمله فیروز، او را به عنوان پادشاه قانونی ایران به رسمیت شناخت.
اکبرزاده افزود: نقاشیهای برجایمانده در آرامگاههای زیرزمینی خاندان تانگ، ردپای واضحی از هنر و تأثیرات زیباییشناسی ایرانیان دارند. همچنین مستنداتی از حضور نوادگان یزدگرد در ارتش چین و حتی در ساخت آتشکدهها وجود دارد که جایگاه بلندمرتبه آنان را در ساختار حکومتی نشان میدهد.
وی با اشاره به نقش سغدیان در ادامه این ارتباط، گفت: آثار هنری در غارهای افراسیاب سمرقند، که جلسات مشورتی تجاری میان ایرانیان، ترکها، چینیها و کرهایها را به تصویر میکشند، گواهی بر عمق پیوندهای منطقهای هستند. یک نمونه برجسته دیگر از این ارتباط، مجسمهای در موزه میهو است که حمل بار توسط سغدیان با شتر و اسب را در مسیر راه ابریشم نشان میدهد.

اکبرزاده همچنین تأکید کرد: با فروپاشی سلسله تانگ و تنزل جایگاه شاهزادگان ایرانی در چین، نام «سیلا» (نواحی کره امروزی) در متون فارسی دوره پساساسانی جایگاه ویژهای یافت. این منطقه در منابع ادبی فارسی و عربی ـ فارسی، بهعنوان سرزمینی زیبا و بهشتگونه توصیف شده است که نشان از عمق تأثیرپذیری فرهنگی دارد.
این روایت تاریخی، سندی مهم از انتقال فرهنگ و هنر ایرانی به شرق دور محسوب میشود؛ میراثی که پس از سقوط یک امپراطوری، توانست در قالب روابط جدید، روح تمدن ساسانی را در سرزمینهای شرقی زنده نگه دارد.
دیدگاهتان را بنویسید