مراسم رونمایی از دو کتاب جدید نشر معارف در قم بار دیگر نشان داد که بازارِ مطالبه برای «ادبیات مقاومت» رو به گسترش است. این بازنویسی با تمرکز بر اهمیت «ادبیات مقاومت»، جایگاه دو اثر تازه منتشرشده و ضرورت تولید روایتهای مستند و داستانی درباره شخصیتهای مقاومت، نگاهی تحلیلی و راهبردی ارائه میدهد.
معرفی آثار و پیوند آنها با ادبیات مقاومت
در مراسم رونمایی، دو عنوان جدید نشر معارف – «ستارهای که ماه شد» و «ضاحیه» – معرفی شدند که هر یک از منظر روایتی و فرمی به موضوع مقاومت نزدیک میشوند. «ستارهای که ماه شد» اثر حجتالاسلام مصطفی رضایی زندگی سید حسن نصرالله را در هفتاد برش داستانی بازمیگوید و با آغاز هر بخش از آیاتی قرآنی، وجه دینی و معنایی روایت را تقویت میکند. «ضاحیه» اثر علیرضا سکاکی هم قالب رمان مستند امنیتی را بهکار میگیرد و تلاش میکند رخدادها و فرایندهای منتهی به شهادت را در قالبی روایی ثبت کند. این دو کتاب نمونهای از آن نوع آثاریاند که حوزه «ادبیات مقاومت» را هم در سطح پژوهشی و هم در سطح داستانگویی تقویت میکنند.

چرا جامعه به ادبیات مقاومت نیاز دارد
ادبیات مقاومت ظرفی است که میتواند خاطره جمعی، سیره چهرهها و آموزههای اجتماعی ـ اخلاقی مقاومت را به زبان قابل فهم برای عموم منتقل کند. ضرورت این نوع آثار را میتوان در چند محور دید:
- ثبت رویدادها و سیره شخصیتها بهعنوان حافظهٔ تاریخی و فرهنگی؛
- انتقال ارزشها و تجربیات مقاومت به نسلهای تازه از طریق روایتهای جذاب و قابل دسترس.
تأکید مدیر نشر معارف بر تولید آثاری که با مخاطب عام ارتباط برقرار کند، نشاندهنده این است که ادبیات مقاومت باید از سطح پژوهش صرف فراتر رود و در قالبهای داستانی و روایتمحور وارد زیست عمومی شود.
کیفیت و مخاطبپذیری در ادبیات مقاومت
برای اینکه ادبیات مقاومت اثربخش باشد، دو شرط کیفی ضروری است:
- اسنادمحوری و دقت مستند: روایتهای ادبی از سیره و شخصیتهای مقاومت نیازمند استناد، پژوهش میدانی و پایبندی به واقعیتاند تا قابلیت استناد تاریخی و آموزشی پیدا کنند.
- زبان داستانی جذبکننده: همزمان با دقت مستند، اثر باید در سطح روایت و تصویرپردازی توان جذب مخاطب عام را داشته باشد تا پیام و ارزشهای مقاومت منتقل شود.
کتاب «ستارهای که ماه شد» با ترکیب آیاتی قرآنی و برشهای داستانی و «ضاحیه» با شتاب روایت و ثبت سریع وقایع نمونههایی از تلاش برای همزمان کردن این دو شرطاند.
چالشها و پیشنهادها برای ارتقای ادبیات مقاومت
چند مانع و راهکار برای تقویت «ادبیات مقاومت» قابل طرح است:
- مانع: فاصله میان پژوهشگران و نویسندگان داستانی که گاهی منجر به آثار کمپایه یا فاقد سند میشود.
- راهکار: طراحی پروژههای مشترک پژوهش و روایت؛ تیمهای چندنظری متشکل از پژوهشگر، خبرنگار و داستاننویس میتوانند آثار مستندِ جذاب تولید کنند.
علاوه بر این، نشرهای فعال در این حوزه باید به بستهبندی محتوایی و بازاریابی فرهنگی توجه کنند تا آثار مقاومت در دسترس و خواندنیتر شوند.
نتیجهگیری
ادبیات مقاومت نه صرفاً ادبیاتِ موضوعی بلکه بخشی از حافظهٔ فرهنگی و عامل تداوم ارزشهای اجتماعی است. رونمایی «ستارهای که ماه شد» و «ضاحیه» یادآور آن است که مخاطب ایران تشنه روایتهای مستند، قابللمس و داستانی از سیره و سرگذشت چهرههای مقاومت است. تقویت این گونه آثار از طریق تلفیق دقت پژوهشی و هنر روایتپردازی، همکاری میان ناشر و نویسنده و برنامهریزی برای دسترسی مخاطب عام میتواند «ادبیات مقاومت» را به یک نیروی مؤثر در فرهنگ عمومی تبدیل کند.

من فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی هستم و از همان دوران دانشجویی به نقد ادبی و دنیای کتاب علاقهمند بودم. فعالیت حرفهای خودم را از سال ۱۳۹۴ با نوشتن یادداشتها و نقد کتاب در یک وبلاگ شخصی آغاز کردم. پس از کسب تجربه، به عنوان نویسنده و ویراستار با چندین نشریه فرهنگی و ادبی همکاری کردم و اکنون به عنوان دبیر سرویس ادبیات و هنر در یک مجله معتبر فرهنگ و ادب فعالیت میکنم. تلاش من این است که پلی باشم بین نویسندگان و خوانندگان و آثار ارزشمند را به جامعه معرفی کنم.
























Leave a Reply